تو میخواهی

کور باشم و نبینمت

کر باشم و چیزی از تو و راجب تو را نشنوم

احمقانه فکر کنم که هیچوقت عاشق نشدی

تصمیم جاهلانه ای هم ندارم

سوالی از این که چرا نیستی و نمیخواهی باشی و .   ندارم.

قانعم کردی که بیش ازین نخواستی و نمیخواهی باشی چون حتی توانش را هم در خود نمیبینی!

 

و اما سوال من اینست:

تو را چه کسی قانع کرد که اینگونه باشی!؟

 

تو دوست داشتنم را مجبور نبودی ولی مجبور شدی انکارش کنی

نه کورم و نه کر.. نه احمقم نه جاهل..

تو ,باشی ,  ,هم ,نمیخواهی ,کر ,تو را ,نمیخواهی باشی ,و نمیخواهی ,باشم و ,در خود

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبیرستان البرز کتاب زندگی آنچه گذشت تولید کننده محتوا مقالک های شیردل خراسانی دانلود فایل خورشید را بیدار کنیم مجله مهندسی مکانیک پوچی بهترین کانال